آخرین اخبار از سایت دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب

۱۳۸۶ آذر ۲۵, یکشنبه

چپ با گامی نو

من بسیار خوشحالم، چرا که ما آنقدر قدرتمند هستیم که حاکمیت از ما میترسد. ترس او با دستگیری ها بیشتر شده است!او تنها در تصورش می تواند ما را وابسته بداند. از خودش می پرسد مگر می شود این همه ادم آن هم با این سطح بالای آگاهی و هوشیاری یک جا با هم جمع شوند. مگر می شود این همه آدم یک چیز را طلب میکنند. حاکمیت درمانده است که این همه سوسیالیست از کجا سر برآورده اند
من روزی را میبینم که این آقایان چمدان به دست از کره ی زمین وشاید کرّه ی زمین فرار میکنند به خیابانهای تکه پاره ی پشت سرشان نگاه میکنند و حیران از هجوم کارگران، شلوارهایشان را بالا میکشند. سر دو راهی مریخ و ماه که برسند مارکس را میبینند که پلاکاردی بر دست برای آنها لبخند می زند: از ماتریالیسم دیالیکتیک گریزی نیست
بله آنها اکنون نیز خیال میکنند که چپ امروز برخواسته از دانشگاه یا وابسته به به جای دیگر است یا فرزندان و نسلهای باقی مانده از چپ های قدیم هستند. نه عزیزان این حقیقت را فراموش کردهاید که نطفه ی آزادی خواهی و برابری طلبی هرگز نابود نمی شود مگر اینکه تمام شاعران و خیالبافان شهر را نابود کنید
من هم اکنون به تمام دانشجویان سراسر کشور هشدار میدهم که دست اتحاد را بفشارند و گام بعدی ما باید تشکیل کمیته ی مستقل دانشجویان باشد
باشد که پیروز باشیم

۵ نظر:

ناشناس گفت...

با درودهای انقلابی
وبلاگ اقدام متحد
کارزار پشتیبانی از دانشجویان چپ و آزادی خواه سراسر ایران
(به دفاع از دانشجویان چپ و آزادی خواه برخیزیم!)

زندانی کردن فعالین برابری طلب، آزادی خواه و سوسیالیست جنبش دانشجویی، تنها بخشی از یورش افسارگسیخته حکومت اسلامی در به اسارت کشیدن و زیرپا گذاشتن حقوق اولیه کارگران، زنان و مردم آزادی خواه و تحت ستم ایران است. بگذارید در یک اقدام گسترده و مشترک همه نیروهای آزادی خواه ایران در خارج کشور با هدف افشای جنایات حکومت اسلامی و با هدف جلب و حمایت پشتیبانی بین المللی، بانگ رسای مبارزه بر حق دانشجویان، مطالبات کارگران، زنان و مردم آزادی خواه ایران را بار دیگر به گوش جهانیان برسانیم؛ و نهادهای بین المللی مدافع حقوق کارگری، سازمان های مترقی و انسان دوست، سازمان ها و احزاب چپ، کانون های نویسندگان و روزنامه نگاران، تشکل های دانشجویی، اساتید آزادی خواه دانشگاه ها و... را فرا بخوانیم که سیاست غیرانسانی حکومت اسلامی را محکوم کنند و هم صدا با ما، خواست های زیر را بر این حکومت تحمیل نماییم:

1- سیاست سرکوبگرانه جمهوری اسلامی در قبال جنبش دانشجویی را قاطعانه محکوم می کنیم؛

2- آزادی بدون قید و شرط همه فعالین جنبش دانشجویی دستگیر شده در روزهای اخیر؛

3- ممنوعیت ورود نیروهای امنیتی به دانشگاه ها و پایان دادن به تعقیب و آزار و اذیت فعالین و رهبران دانشجویی؛

4- بر چیدن کمیته های انضباطی و پایان دادن به احضار دانشجویان به این کمیته ها، بازگشت به تحصیل کلیه دانشجویانی که تاکنون اخراج و محروم از تحصیل شده اند؛

5- برسمیت شناختن آزادی بیان و تشکل مستقل برای کارگران، دانشجویان، زنان، نویسندگان و...؛

6- آزادی بدون قید و شرط محمود صالحی، منصور اسانلو، ابراهیم مددی و ... و فعالین جنبش رهایی زن و همه زندانیان سیاسی

.........ادامه د روبلاگ اقدام متحدhttp://eghdamemotahed.blogfa.com/

به پشتیبانی از دانشجویان دستگیر شده به پاخیزیم:

اسم خود را به این ادرسها بفرستید
امیل تماس: bamdadpress@ownit.nu و gbgandishe@yahoo.com

تلفن های تماس: 0046- 707474336 و 736778815 - 0046

"""" در صورت امکان این وبلاگ را لینک کنید و برای رفقای خود بفرستید""""

زنده باد همبستگی طبقاتیمان
زنده باد ازادی وبرابری

ناشناس گفت...

سوسیالیسم را باید همچون غایتی اخلاقی واختیاری در نظر گرفت و نه جزمی و حتمی و اراده معطوف به اونو تقویت کرد.

نظر شما در این مورد چیست؟

www.asrnews.blogfa.com

ناشناس گفت...

با درود به عزیزان دانشجو ، لینک شدید .
وقتی پدر روزبه می گوید - من هم می گویم دانشگاه پادگان نیست ، من هم می گویم آزادی برابری - ما چه داریم بگوئیم بجز همصدایی و حمایت نا قابلمان ! وقتی در و دیوار داروخانه بابک در شیراز ، توسط ُاین دو پدر و مادرشجاع و آزاده ، پر از نام دانشجویان زندانی و اطلاعیه و عکس فرزند زندانیشان می شود ،آنهم در آن جو حاکم ، ما شرمنده ایم که چه بگوئیم و چه کنیم ، آنهم در این ساحل امن ، جز همصدایی و حمایت نا قابلمان ! ( قسمتی از مطلبی جدید در وبلاگ )

ناشناس گفت...

باز هم دستگیری و زندان
مجسم کنید مثلا اگر ناگهان در سوئد دولت و دم و دستگاه قضایی و پلیسی این کشور ، زن یا مرد بدبخت و بیچاره ای را بخاطر جرم یا گناه زنا در درون چاله ای که در میدان سرگل کنده اند تا سینه در خاک قرار دهند و یک وانت سنگ هم بیاورند تا شهروندان سوئدی بر دارند و به سر و کله آن بیچاره های کفن پوش بزنند ، چه میشد !؟ نصف سوئدی ها سکته می کردن و یا راهی بیمارستان می شدند و به یک ساعت نمی کشید که دمار از آن دولت و قوه قضائیه و پلیس در می آوردند .
ادامه در وبلاگ

ناشناس گفت...

مرگ برخشونت،جنگ،اهانت،ولایت فقیه
درود بر دانشجو،سوسیالیسم...
زنده باد آزادی
زنده باد برابری
مرگ بر جمهوری اسلامی
زنده باد کمونیسم
زنده باد دانشجوی سیاسی
زنده باد آزادی بیان
ما هم سخنی جز اینکه با هر گونه اقدام علیه این حکومت،حکومتی که این روزها عمرش به پایان رسیده و چاره ای جز تسلیم ندارد،موافقیم.به امیدروزی هستیم که فریادمان به گوش جهانیان برسد
زنده و پایدار باشید عزیزان